خانه اول  | ارتباط با ما

   
     
 

   نماز شب و سحر خيزي از منظر قرآن مجيد
نماز شب از منظر قرآن: در تفسير کشف الاسرار چنين آمده که خدای تعالی در سوره مزمل فرمود: «ای محمد به دوستان ما بگوی چون که خواهيد با ما راز و نياز کنيد روی به قبله شرع آريد و قدم در حضرت نماز نهيد».

در قرآن کريم ۱۱۲ مرتبه در ۴۵ سوره درباره نماز اوامری آمده است و نيز در ۱۷ آيه آياتی درباره نماز شب و دعوت بندگان برای برپا داشتن آن آمده است و اين همه نشان از اهميت فراوان خلوت شبانه با معبود محمود دارد.

اين آيات عبارتند از: (اسرا ۷۹، فرقان ۶۴، سجده ۱۶و ۱۷، طه۳۰، ص ۳۷ و ۳۸، زمر ۹، ذاريات ۱۷و ۱۸، طور ۴۸، مزمل۲و۳و۴و۶، دهر ۲۵ و ۲۶، فجر۳).

در ميان نوافل، «نماز شب‏» جايگاه خاصى دارد و تاكيد فراوانى كه‏ در آيات قرآن و احاديث درباره آنست،به مراتب بيش از نمازهاى ديگر مستحب است و به همين جهت، اولياء خدا بر آن مداومت و مواظبت‏ داشتند و به تهجد و عبادت نيمه شب مى‏پرداختند. تا آنجا كه نماز شب‏ را خداوند، بر بنده محبوبش حضرت محمد (ص) واجب ساخته و چنين فرمان داده بود:
«و من الليل فتهجد به نافلة لك‏».
بخشى از شب را بعنوان نافله به تهجد بپرداز و سحر خيزى كن.

قرآن، در توصيف كسانى كه نيايشگران شب و اهل نماز شب‏اند، چنين مي‌‏فرمايد:
«و المستغفرين بالاسحار».
استغفار كنندگان در سحرها.

«و الذين يبيتون لربهم سجدا و قياما».
آنانكه در حال سجود و قيام، براى خدا شب زنده‏دارى مي‌‏كنند.

«كانوا قليلا من الليل ما يهجعون‏».
مردان خدا، مقدار كمى از شب‏ را مي‌‏خوابيدند.

در قرآن كريم بارها خداوند به سحرگاهان قسم مي‌خورد، خداوند در سوره فجر، آيات 1 تا 4 و در سوره تكوير، آيه 17 كه ميفرمايد (و اللّيل اذا عسعس) سوگند به شب، چون پشت گرداند. و همين طور در سوره مدّثّر، آيه 33 و 34.
همه اين سوگندها نشانه عظمت پايان شب و سحر است و آن موقع كه تاريكي‌ها در حال تمام شدن و نور روشنى در حال بازگشتن است.

در سوره مزّمّل آيه 2، خداوند ميفرمايد: (يقم اللّيل إلاّ قلي) و در همين سوره اشاره به ترتيل قرآن در اين وقت دارد.

در سوره بني‌ اسرائيل، بعد از آيه 78، كه مربوط به نمازهاى يوميه است، در آيه 79 ميفرمايد:
«و من اللّيل فتهجّد به نافلة لك عسى أن يبعثك ربّك مقاماً محموداً».
و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو به منزله نافلهاى باشد.
اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.

و در سوره مزّمّل، به دنبال همان توصيه شب‌ زنده ‌دارى و قرائت قرآن ميفرمايد:
«يإنّ ناشئة اللّيل هى أشدّ و طناً و أقوم قي».
مسلّماً نماز و عبادت شبانه پا برجاتر و با استقامت‌تر است.

و دليل آن را در آيه 7 ميآورد كه: «يإنّ لك فى النّهار سبحاً طوي».
و تو را در روز، آمد و شدى دراز است.
نتيجه اين كه، نماز شب و شب زنده‌ دارى و قرائت قرآن در شب، دستور مؤكّد قرآن كريم است و باعث بيدارى قلب و تزكيه و تهذيب انسان مي‌شود.

خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد:
«و هوالذي جعل لكم اليل لباسا و النوم سباتا...»
او (خداوند سبحان) كسي است كه شب را براي شما لباس (و پوشش) قرارداد و خواب را مايه استراحت و... شما قرارداد.
كلمه «ليل» بيش از بيست بار در آيات قرآن كريم ذكر شده است و در اين آيه هم خداوند متعال به شب و فوايدي كه انسانها از اين نعمت خداوندي مي‌برند اشاره فرموده است. از آيه استفاده مي‌شود كه شب بنابر مصالحي كه براي انسانها داشته قرار داده شده است: «جعل لكم اليل لباسا...».
يعني: شب را براي پوشش شما قرار داد و اين كار هم فقط توسط پروردگار قادر متعال و بنابر حكمت و مصلحت و مهر و محبت بي‌بديل او انجام شده است.

و در جايي ديگر از قرآن خداوند مي‌فرمايد: «اناانزلناه في ليله القدر».
ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.

نزول قرآن در شب قدر بوده است و شب قدر شبي است كه از هزار ماه يعني حدود 84 سال كه يك عمر مي‌باشد، برتر است.

معراج پيامبر اسلام (ص) هم در شب اتفاق افتاده است:
«سبحان الذي اسري بعبده ليلا من المسجدالحرام الي ...».
پاك و منزه است خداوندي كه بنده‌اش را در يك شب از مسجدالحرام به ...

خداوند متعال به پيامبر اكرم (ص) سفارش فرموده‌اند كه در شب به پا خيز و قرآن بخوان زيرا امرسنگين نبوت را بزودي بر تو القاء خواهيم كرد و بايد براي آن آماده شوي.

«يا ايها المزمل قم اليل الا قليلا نصفه اوانقص منه قليلا. اوزد عليه ورتل القرآن ترتيلا. انا سنقلي عليك قول ثقيلا».
نيمي از شب را يا كمي از آن كم كن. يا بر نصف آن بيفزا و قرآن را با دقت و تأمل بخوان زيرا ما به زودي سخني سنگين به تو القا خواهيم كرد.

سپس در آيه بعد از عبادات شبانه به عنوان عباداتي بسيار ارزشمند ياد فرموده است:
«ان ناثئه اليل هي اشد و طاوا قوم قيلا».

مسلماً نماز و عبادت شبانه پا برجاتر و با استقامت‌تر است و ...

در قرآن كريم يك سوره به نام «الليل» يعني شب وجود دارد كه در اين سوره خداوند سبحان به شب قسم ياد فرموده است: (واليل اذا يغشي). و قسم به شب وقتي جهان را بپوشاند. بسياري از بزرگان و عرفا در عرصه شب با ذكر و تلاوت قرآن و نماز و تهجّد و تفكر در آفرينش به درجات بالاي انساني رسيده‌اند. نه فقط رزق و روزي مادي دريافت كرده‌اند بلكه بر سفره‌هايي نشسته‌اند كه سرشار از مائده‌هاي آسماني و روزي‌هاي روحاني بوده است و از اين رهگذر احتياجات مادي و معنوي دنيا و آخرت خويش را تأمين كرده‌اند:

«ان المتقين في جنات و عيون اخذين ما اتاهم ربهم انهم كانوا قبل ذالك محسنين. كانوا قليلا من اليل مايهجعون و بالاسحارهم يستغفرون ...».
به يقين پرهيزكاران در باغهاي بهشت و در ميان چشمه سارها قرار دارند و آنچه پروردگارشان (از نعمت‌ها) به آنها بخشيده را دريافت مي‌كنند (زيرا در دنيا) از نيكوكاران بودند. آنها كمي از شب را مي‌خوابيدند و در سحرگاهان استغفار مي‌كردند و...

سپس خداوند متعال به رابطه راز و نياز شبانه با گسترش و وسعت رزق و روزي اشاره مي‌فرمايند و دريچه‌اي از حق و حقيقت را به روي مؤمنان مي‌گشايند كه بدانيد و آگاه باشيد كه برخلاف آنچه تصور مي‌كنيد كه روزي و وسايل امرار معاش شما در دست اين و آن يا در اين انبار و آن انبار است بدانيد كه روزي شما در آسمان است و توسط خداوند متعال و بنابر مصلحت و حكمت او كه بستگي به معنويت و شايستگي و اطاعت شما از حق و ظرفيت ظرف وجودتان دارد تقسيم مي‌شود:
«و في السماء رزقكم و ماتوعدن. فورب السماء والارض انه لحق مثل ما انكم تنطقون».
و روزي شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده مي‌شود سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه اين مطلب حق است همانگونه كه شما سخن مي‌گوييد.

«الحمدللّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على سيّدنا محمّد و آله اجمعين لاسيّما بقيّة اللّه فى الا رضين و اللّعن الدّائم على اءعدائهم من الا ن إلى قيام يوم الدين».
يكى از امورى كه بايد همه مسلمانان مورد عنايت قرار دهند، سحرخيزى و تهجّد و راز و نياز سحرگاهان است.

در قرآن كريم بيش از ده مورد، اين مسأله ياد شده و با عباراتِ گوناگون از سحرخيزان و شب زنده‌داران، تجليل و تمجيد شده است.
«تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ، فَلا تَعَلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْلَمُونَ».
پهلوهاى آنان از بسترها، تهى مى‌شود و از جايگاه خودشان بر مى‌خيزند و پروردگارشان را از روى بيم و اميد مى‌خوانند و از آنچه به آنان داده‌ايم انفاق مى‌كنند، كسى نمى‌داند كه به پاداش اعمال آنها چه چيزهايى كه باعث چشم روشنى است، براى آنها ذخيره شده است.

پس خوشا به حال كسانى كه به وقت سحر استغفار كنند و شراب مهر به جام عشق در آن وقت بنوشند كه خداوند فرموده: محبوب ترين مردم نزد من كسانى هستند كه هنگام سحر از من آمرزش خواهند.

و در سوره قدر مي‌فرمايد: «انا انزلناه في ليله القدر».
ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.

نزول قرآن در شب قدر بوده است و شب قدر شبي است كه از هزار ماه يعني حدود 84 سال كه يك عمر مي‌باشد، برتر است.

در قرآن كريم يك سوره به نام «الليل» يعني شب وجود دارد كه در اين سوره خداوند سبحان به شب قسم ياد فرموده است: «واليل اذا يغشي» و قسم به شب وقتي جهان را بپوشاند.

بسياري از بزرگان و عرفا در عرصه شب با ذكر و تلاوت قرآن و نماز و تهجد و تفكر در آفرينش به درجات بالاي انساني رسيده‌اند. نه فقط رزق و روزي مادي دريافت كرده‌اند بلكه بر سفره‌هايي نشسته‌اند كه سرشار از مائده‌هاي آسماني و روزي‌هاي روحاني بوده است و از اين رهگذر احتياجات مادي و معنوي دنيا و آخرت خويش را تأمين كرده‌اند.

شب بهترين زمان براي تماشاي ستارگان و سياره‌ها و كهكشانها و مطالعات نجومي و پي‌بردن به رمز و راز ساير كرات و كهكشان‌ها است. در عرصه شب منظر بديع ستارگان و كهكشان‌ها براي هر انسان انديشمند و صاحب تفكري تماشاگه راز است:

«ان في... اختلاف اليل والنهار لايات لالي الالباب الذين يذكرون الله قياما و قعودا و علي جنوبهم و يتفكرون في خلق السماوات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار».
مسلماً در... اختلاف شب و روز نشانه‌هاي روشني براي خردمندان است. همان كساني كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و آنگاه كه بر پهلو خوابيده‌اند ياد مي‌كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مي‌انديشند و مي‌گويند: بارالها! اينها را بيهوده نيافريده‌اي؛ منزهي تو، ما را از عذاب آتش نگهدار.

خداوند در آیه‌های آخر سوره بنی‌ اسرائیل میفرماید:
به آنهایی که نماز شب میخوانند و تهجد میکنند من مقام محمود و پسندیده میدهم.
«و من اليل فتهجد به نافله لك عسى ان يبعتك ربك مقاماً محمودا».

به شب بر خيز (اى محمد) و نمازگزار، اين افزونى است براى تو، اميد كه خداوند تو را به ايستادن گاهى پسنديده بر پا دارد، كه پيشينيان و پسينيان، تو را در آن كار (نماز نافله) بستايند.

  مقام محمود چيست ؟
مقام محمود چنانكه از لفظش پيداست معنى وسيعى دارد كه شامل هر مقامى كه درخور ستايش باشد ميشود ولى مسلماً در اينجا اشاره به مقام ممتاز و فوق العادهاى است كه براى پيامبر در سايه عبادتهاى شبانه و نيايش در دل سحر حاصل مي‌شده است.

مفسرين در مورد مقام محمود گفته‌اند كه اين مقام همان شفاعت كبراى پيامبر است.

اين تفسير در روايات متعددى نيز وارد شده است: در تفسير عياشى از امام باقر (ع) يا امام صادق (ع) ميخوانيم كه در تفسير جمله «عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا» فرمود: «هى الشفاعة».

بعضى از مفسران كوشش كرده‌اند كه از مفهوم خود آيه اين حقيقت را دريابند: آنها معتقدند كه جمله «عسى ان يبعثك» دليل بر اين است كه اين مقامى است كه خدا در آينده به تو خواهد داد. مقامى است كه ستايش همگان را برمى‌انگيزد، زيرا سودش به همگان ميرسد، (چرا كه محمود در جمله بالا مطلق است و هيچگونه قيد و شرطى ندارد).

از اين گذشته حمد و ستايش در برابر يك عمل اختيارى است، و چيزى كه واجد همه اين صفات باشد چيزى جز شفاعت عامه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) نيست.

اين احتمال نيز وجود دارد كه مقام محمود همان نهايت قرب به پروردگار است كه يكى از آثارش شفاعت كبرى ميباشد.
گرچه مخاطب در اين آيه ظاهراً پيامبر (ص) است، ولى از يك نظر ميتوان حكم آن را تعميم داد و گفت همه افراد با ايمان كه برنامه الهى روحانى تلاوت و نماز شب را انجام ميدهند سهمى از مقام محمود خواهند داشت، و به ميزان ايمان و عمل خود به بارگاه قرب پروردگار راه خواهند يافت، و به همان نسبت ميتوانند شفيع و دستگير واماندگان در راه شوند.
زيرا مى‌دانيم هر مؤمنى در شعاع ايمان خود از مقام شفاعت برخوردار خواهد بود، ولى مصداق اتم و اكمل اين آيه شخص پيامبر (ص) است.
به همين دليل دوستان خدا هميشه از عبادتهاي آخر شب براي تصفيه‌ روح و حيات قلب و تقويت اراده و تكميل اخلاص نيرو مي‌گرفته‌اند.
در آغاز اسلام نيز پيامبر (ص) با استفاده از همين برنامه‌ روحاني مسلمانان را پرورش داد و شخصيت آنها را آن قدر بالا برد كه گويي آن انسان سابق نيستند، يعني از آنها انسانهاي تازه‌اي آفريد مصمم، شجاع، با ايمان، پاك و با اخلاص و شايد مقام محمود كه در آيات فوق به عنوان نتيجه‌ نافله شب آمده است اشاره به همين حقيقت نيز باشد.

بررسي رواياتي كه در منابع اسلام در فضيلت نماز شب وارد شده نيز روشنگر همين حقيقت است؛ به عنوان نمونه:
1ـ پيغمبر اكرم (ص) مي‌فرمايد:
«خيركم من اطاب الكلام و اطعم الّطعام و صلَّي بالليل و الناس نيام».


در سوره الزمر (آيه 9) آمده: آيا انسان ناسپاس بهتر است يا انساني كه در دل شب سجده مي‌كند و خداي را سپاس مي‌گويد، و قنوت خوان است و او از وحشت عذاب آخرت به اميد رحمت خداوند برپا مي‌ايستد و نماز مي‌خواند.

و همچنين در سوره ذاريات (آيه 17) آمده است: آن پرهيزكاراني كه بي‌گمان در بهشت مكان داده شده‌اند آنهايي هستند كه شب‌ها كم مي‌خوابند و سحرگاهان به استغفار و طلب آمرزش مي‌پردازند. اين عبادات شب زنده‌دار شب را كم مي‌خوابند و به عبادت مشغول مي‌شوند، اما به عبادت خود مغرور نيستند و در هنگام سحر از خداوند طلب آمرزش مي‌كنند.

در سوره سجده (آيه 16) آمده است كه: آنها پهلوهاي خود را از بستر گرم برمي‌گيرند، و از خوابگاه خوش دوري مي‌گزينند و خالق و ربّ خويش را مي‌خوانند و از ترس گناهان خويش به رحمت او چشم مي‌دوزند و از آن چيزي كه خدا قسمت آنها كرده و روزيشان نموده است انفاق مي‌كنند.

(دو تفسير در روايات اسلامى وارد شده: تفسيرى به نماز عشاء و اشاره به اينكه مؤمنان راستين بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء به بستر نمىروند مبادا خواب آنها را بگيرد، و نماز عشايشان از دست برود زيرا در آن زمان معمول بوده كه در آغاز شب به استراحت مي‌پرداختند و نماز مغرب و عشاء را طبق دستور استحباب جدائى ميان (نمازهاى پنجگانه) از هم جدا مىكردند و هر كدام را در وقت فضيلت خود بجا مي‌آورند. هرگاه بعد از نماز مغرب و قبل از وقت عشا مىخوابيدند ممكن بود براى نماز عشا بيدار نشوند).

در سوره مزمل (آيه 6) آمده است: خواندن آيات و نماز و راز و نياز كردن با خداوند و هم صحبت شدن با او در دل شب استوارتر و بهتر است.

در سوره دهر (آيه 26) آمده است كه: خواندن آيات و نماز و راز و نياز كردن با خداوند و هم صحبت شدن با او در دل شب استوارتر و بهتر است.

در سوره آل عمران (آيه 17) آمده است كه: اين بندگان، صابر و شكيبا در بلايا و سختي‌ها، راست گفتار و فرمانبر در هر حال و انفاق كنندگان از اموال و آمرزش خواهان در سحرگان. (پس بندگان واقعي خداوند هم صابرند و هم صادق و هم فرمانبر از امر خدايند و هم انفاق كننده و هم استغفار كننده در سحرگاهان و ما مي‌دانيم در نماز شب و در نماز وتر مستحب است هفتاد بار استغفار شود.

در سوره آل عمران (آيه 112) آمده است كه: اهل كتاب همه يكسان نيستند، بلكه عده‌اي از آنها هستند كه قيام به حق و ايمان مي‌كنند و پيوسته در اوقات شب آيات خداوند را تلاوت مي‌نمايند در حاليكه سجده مي‌نمايند.

در سوره فرقان (آيه 64) آمده است كه: و آنان كه براي رضاي پروردگار خويش شب‌ها يا در حال سجده هستند و يا اينكه ايستاده‌اند آنها شب را تا به صبح بيدارند و خدايشان را عبادت مي‌كنند.

در سوره المزمل (آيه 2) آمده است كه: برخيز شب (براي عبادت و نماز) مگر اندكي (كه در اين اندك فقط بخواب) نيمي از آن را يا كم كن از آن اندكي.

در سوره الفجر (آيه 3) آمده است كه: سوگند به شَفع و سوگند به وَتر. (كلمات شفع و وَتر را معاني مختلفي كرده‌اند كه از جمله معاني، شفع اشاره به نماز دو ركعتي و وَتر نماز يك ركعتي در اين فريضه الهي است.

در قرآن مجيد از پاداش بزرگ و نفيسي كه خداوند به زاهدان شب عنايت مي‌كند، خبر داده، مي‌فرمايد: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ».
هيچ كس نمي‌داند كه در ازاي كاري كه انجام داده‌اند، چه (پاداش مهم) و چشم روشني‌اي براي آنها نهفته شده است.

حضرت امام صادق (ع) در تفسير اين آيه شريفه فرمود:
«ما مِنْ حَسَنَةٍ إِلاّ وَ لَها ثَوابٌ مُبَيَّنٌ فِي الْقُرْانِ إِلّا صَلاةُ اللَّيْلِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ اسْمُهُ لَمْ يُبَيِّنٌ ثَوابَها لِعِظَمِ خَطَرِها قالَ: فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ».
هيچ كاري نيكي نيست جز آنكه پاداشش در قرآن بيان شده است مگر نماز شب كه خداوند به خاطر عظمت شأن آن ثوابش را برملا نكرده و فرموده است: «فَلا تَعلَمُ نَفس».

ممكن است در اينجا اين سؤال پيش آيد كه چرا پاداش عظيم نماز شب مخفي نگاه داشته شده است؟ اين سؤال را به سه شكل مي‌توان پاسخ داد:

1. كارهاي ارزشمند و عظيم چنان است كه حقيقت آنها به سادگي قابل درك نيست، در عين حال پنهان داشتن پاداش آنها نشاط انگيزتر است.
2. قرّة‌العين و چشم روشني، آن قدر بزرگ و گسترده است كه دانش انسان از رسيدن به تمام خصوصيات آن ناتوان است.
3. چون «نماز شب» مخفيانه و دور از چشم ديگران انجام مي‌گيرد، پاداش آن نيز پنهان و دور از چشم مردمان است.

 
     
 

  نماز شب از منظر ائمه معصومين (عليهم السلام)
از رسول خدا (ص) نقل شده است:
«أشرف اُمَّتي حملةُ الْقرانِ و اصْحاب اللَّيلِ».
بزرگان و اشراف امّت من دو گروه‌اند: حاملان (حافظان) قرآن، و شب زنده‌داران.

مهمترين نكته‌اي كه بايستيكه به آن توجه زيادي داشته باشيد اين است كه اعمال مستحبه و نوافل در صورتي مفيد و مؤثر است كه استمرار و تداوم داشته باشد، چنانكه در احاديث آمده است: هر عمل نيكي را كه شروع مي‎كنيد حداقل آن را تا يك سال ادامه دهيد كه تأثير عمل در تداوم آن است.

در حديثي از پيامبر (ص) آمده است كه: دو ركعت نماز در دل شب پيش من از دنيا و آنچه در آن است محبوتر است.

همچنين رسول خدا (ص) فرمود:
«نزد من دو ركعت نماز در دل شب از دنيا و آنچه در اوست، بهتر است».

نيز آن بزرگوار فرمود: «خداوند، ابراهيم را دوست نگرفت، مگر به خاطر خوراندن طعام (به مردم) و خواندن نماز در شب، درحالي كه مردم در خواب بودند».

ما نمي‌دانيم كه اين دوستي كه خداوند آن را به ابراهيم داده است، چه مقام با عظمتي است. تمام بهشت‌ها را اگر به ابراهيم خليل بدهند، در آن نظر نكند. نعمت‌هاي آن عالم را با اين جهان مقايسه نكن، و بدان كه اهميت پاداش نمازگزاران در دل شب را خداوند مي‌داند؛ اما افسوس كه ايمان ما سست است؛ والا چگونه شب را تا صبح به غفلت سپري مي‌كرديم.

آن حضرت در جايى مى‌فرمايند: آنقدر جبرئيل مرا سفارش به نماز شب كرد كه گويا نيكويان امتم شب نمى‌خوابند. دو ركعت نماز در شب را بر همه دنيا ترجيح مى‌دهم.

و نيز فرمود: شريفترين امت من اهل قرآن و شب زنده ‌دارند.

و در حديت ديگري آمده است كه: «شرف المؤمن صلاته بالليل‏».
شرف مؤمن به نماز شب اوست.

در حديثي آمده است: «كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه الليل نام عنى،اليس كل محب يحب خلوة حبيبه؟» دروغ مي‌‏گويد آنكه مدعى محبت من است، ولى وقتى شب‏ او را فرا مي‌‏رسد، مى‏خوابد،آيا مگر نه اينكه هر عاشقى، خلوت با معشوقش را دوست دارد؟...

تفسير نمونه جلد 12 صفحه 230 آمده است كه: «اى محمد هر چه مى‌خواهى عمر كن اما بدان كه سرانجام خواهى مرد، و به هر چه مى‌خواهى دل ببند اما بدان سرانجام از آن جدا خواهى شد، و هر عملى مى‌خواهى انجام ده ولى بدان سرانجام، عملت را خواهى ديد، و نيز بدان كه شرف مؤمن نماز شب او است، و عزتش خود دارى از ريختن آبروى مردم است».

اين اندرزهاى ملكوتى جبرئيل كه همه حساب شده است نشان ميدهد كه نماز شب آنچنان شخصيت و تربيت و روحانيت و ايمانى به انسان ميدهد كه مايه شرف و آبروى او است همانگونه كه ترك مزاحمت نسبت به مردم، سبب عزت خواهد شد.

روزي رسول اكرم (ص) به يكي از اصحابش فرمود: اگر مايلي راه‌هاي خير را به تو نشان بدهم. سپس فرمود: «... قيام الرّجل في جوف اللّيل يبتغي وجه الله».
(يكي از راهها) برخاستن مرد در دل شب در پي يافتن رضاي خداست.

حضرت على (ع) فرمود: هرگاه رسول خدا (ص) براى نماز شب بر مى‌خاست، نخست مسواك مى‌كرد، سپس به آسمان مى‌نگريست و اين آيات را زمزمه مى‌كرد: «إِنَّ فِى خَلْقِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لاَياتٍ لاُِوْلِى الاَْلْبابِ ...».
مسلّماً در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفتِ شب و روز، نشانه‌هاى (روشنى) براى خرمندان است.

حضرت علي (ع) هم در وصف شب زنده ‌داران فرموده است: شب زنده‌ داري خواب را از چشم او ربوده و به اميد ثواب ...

پرهيزكاران در شب بپا ايستاده مشغول نمازند. قرآن را جزء جزء و با تفكر و انديشه مي‌خوانند و با قرآن جان خود را محزون و داروي درد خويش را مي‌يابند... بكوشيد در دل شب‌ها با شب زنده ‌‌داري و ...

كجايند ياران شهيدي كه رنگ صورتشان از شب زنده‌داري زرد شده بود ... اي نوف! همانا داوود پيامبر در چنين ساعتي از شب بر مي‌خاست و ...

امام صادق (ع) فرمود: «ازجمله سفارش‌هاي پيامبر (ص) به علي‌ (ع) اين بود كه اي علي! تو را به صفاتي در خودت سفارش مي‌كنم؛ پس آنها را حفظ كن. سپس گفت: «خداوندا! او را ياري نما! تا اين كه فرمود: بر تو باد نماز شب! برتو باد نماز شب! بر تو باد نماز شب».

حضرت علي (ع) به پسر عمران مي‌فرمايد: اي پسر عمران، دروغ مي‌گويد آن كسي كه گمان مي‌كند مرا دوست دارد در حاليكه چون شب فرا مي‌رسد از من چشم مي‌پوشد و به خواب مي‌رود! آيا نه مگر چنين است كه هر عاشقي خلوت با معشوقش را دوست مي‌دارد؟

هان اي پسر عمران، اين منم كه بر دوستانم مطّلعم؛ چون شب آنان را فرا گيرد چشم دلشان را دگرگون مي‌سازم (كه جز من چيزي نمي‌بينند) و عقوبتم را در مقابل ديدگانشان مجسّم مي‌كنم (بدان گونه كه) از راه شهود و رويا رويي با من به مخاطبه مي‌پردازند و حضوراً با من به گفتگو مي‌نشينند. اي پسر عمران، در دل شبهاي تار از دلت خشوع و از تنت خضوع و از چشمانت قطرات اشك نثار من بنما و مرا بخوان كه مرا به خود نزديك و اجابت كننده دعوتت خواهي يافت. (بحار الانوار، ج 78، ص 139).

امام باقر (ع) مي‌فرمايد: هيچ قطره‌ای نيست که نزد خدای عزوجل محبوبتر باشد از قطره اشک در ظلمت شب که از خوف خدا باشد و جز برای او منظوری نباشد.

حضرت علي (ع) فرمود: «طُوبي لِنَفْسِ اَدَّتّ اِلي رَبِّها فَرْضَها، وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِها بُؤْسَها، وَ هَجَرَتْ فِي اللَّيْلِ غُمْضَها، حَتّي اِذا غَلَبَ الْكَري عَلَيْها اِفْتَرَشَتْ أرَضَها، وَ تَوسَّدَتْ كَفَّها، في مَعْشَرٍ اَسْهَرَ عيُونَهُمْ خَوفٌ مَعادِهِمْ، تَجافَتْ عَنْ مَضاجِعِهِمْ جُنُوبُهُمْ وَ هَمْهَمَتْ بِذِكْرِ رَبِّهِمْ شِفاهُهُمْ وَ تَقَشَّعَتْ بِطُولِ اسْتِغْفارِهِمْ ذُنُوبُهُمْ أولئِكَ حِزْبُ اللهِ ألا اِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُون».
خوشا به حال آن كس كه مسؤوليتهاي واجب را در پيشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا هرگز سختي و تلخي را به جان خريده و به شب زنده‌داري پرداخته است و اگر خواب بر او چيره شد بر روي زمين خوابيده و كف دست را بالين خود قرار داده و در گروهي است كه ترس از معاد، خواب را از چشمانشان ربوده و پهلو از بسترها گرفته و لبهايشان به ياد پروردگار در حركت و با استغفار طولاني گناهان را زدوده‌اند: «آنان حزب خداوندند و قطعاً حزب خدا رستگار است».

حضرت رسول اكرم (ص) در ضمن وصيتهاي خود به حضرت اميرالمؤمنان علي (ع) فرمودند: «عَليكَ بِصَلوهِ اللّيلِ، بِصلوهِ الّليلِ، بِصلوهِ اللّيلِ» يعني سه مرتبه فرمودند:
نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار.

امام صادق (ع) مي‌فرمايد: «لَيْسَ مِنْ شِيْعَتِنا مَنْ لَمْ يُصَلِّ صَلوة اللّيل».
كسى كه نماز شب نمى‌خواند، از شيعيان ما نيست.

در حديثى از امام صادق (ع) چنين مى‌خوانيم: «أَبْغَضُ الْخَلْقِ إلى اللّه جِيْفَةٌ بِاللَّيلِ، بطالٌ بِالنَّهار».
مبغوض‌ ترين و ناپسندترين مردم نزد خداوند، كسى است كه [شب را سراسر به خواب رود] بسان مردارى گنديده و در روز بيكار و تنبل باشد.

امام صادق (ع): به يكى از يارانش فرمود: «لا تدع قيام الليل فان المغبون من حرم قيام الليل».
دست از قيام شب برمدار، مغبون كسى است كه از قيام و عبادت شب محروم گردد.

ابن ابي ‌يعفور (راوي حديث) مي‌گويد به حضور امام صادق (ع) عرضه داشتم قربانت شوم بفرمائيد آن ساعتي كه نزديكترين ساعات انسان به خدا و خدا به او نزديك است كدام ساعت است؟ فرمود: چون آخر شب برخيزد در حالي كه چشمها در خوابند، وضوئي شاداب گرفته و در عبادتگاه خود بايستد و با توجه قبلي به خدا، تكبير نماز گفته و با تلاوت فرازهايي از قرآن دو ركعت نماز به جاي آورده و آنگاه برخيزد براي ادامه نماز، در اين هنگام از سوي آسمان از جانب عرش، اين ندا برخيزد:
اي بنده خدا خوان، الآن، احسان و خيز از جانب عالم ملكوت بر سرت در حال فروريختن است، و فرشتگان از كنار قدمهايت تا عَنان آسمان اطرافت را گرفته‌اند و خداي مهربان ندا مي‌كند: اي بنده من، اگر بداني با كه در حال گفتگو و راز و نيازي، انفتال از خود نشان نمي‌دهي.

رواي مي‌گويد: عرض كردم اي فرزند پيامبر (ص) قدايت شوم مقصود از (انفتال) چيست؟
امام (ع) در حالي كه صورت خود را به سمت پشت سر مي‌چرخانيد، فرمود: انفتال اين است كه صورت و بدنت را برگرداني. (محتمل است كنايه از انصراف دل و توجه به غير خدا باشد).

حضرت صادق (ع) فرمودند: شرافت مؤمن در نماز شب خواندن و عزّت مؤمن در اين است كه متعرض اعراض مردم چيزهايي كه مردم عنايت به پنهان ماندن آن دارند، نشود، به اين معنا كه تفحص در امور مردم نداشته باشد و غيبت آنان را نكند.

و نيز حضرت صادق (ع) فرمودند: «مال دنيا و فرزندان، زينت زندگي اين دنيا و نماز شب، زينت آخرت است».

اسحق بن عمار ضمن روايتی از امام صادق (ع) نقل مي‌کند که ايشان از پدران بزرگوار و آنان از رسول خدا (ص) نقل مي‌کنند که فرمود: خدای تعالی به بنده‌ای که نماز شب را در روز قضا بکند مباهات مي‌کند و مي‌فرمايد: ای فرشتگان من، اين بنده من چيزی را که به او واجب نکرده‌ام قضا مي‌کند گواه باشيد که من او را آمرزيدم».

اگر مردم مي‌دانستند كه (در اثر نخواندن نماز شب) چهار ثواب بزرگ و پاداش هميشگی را از دست داده‌اند، گريه‌هايشان بر از دست دادنش طولاني ميشد.

امام صادق (ع) به سليمان ديلمى فرمود:
اى سليمان! نماز شب را ترك نكن، همانا زيانكار كسى است كه از نماز شب محروم بماند.

امام صادق(ع) فرمود: «نَوْمَة ُالغَداةِ مَشُومَةٌ، تَطْرُدُ الرِّزْقَ وَ تُصَفِّرُ اللَّوْنَ وَ تَقْبحُهُ وُ تُغَيِّرُهُ، وَ هُوَ نَومُ كُلِّ مَشُومٍ، اِنَّ اللهَ تَباركَ وَ تَعالي يَقَسِّمُ الاَرْزاقَ ما بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ اِلي طُلُوعِ الشَّمْسِ فَاِيّاكُمْ وَ تِلْكَ النَومَة َ».

  خواب صبح و بين الطّلوعين ضررهاي ذيل را دارد:
خواب نَحْس و نامباركي است؛ رزق را دور مي‌كند؛ رنگ را زرد و زشت كرده و چهره را تغيير مي‌دهد و آن خواب هر بدخويي است.
به راستي كه خداوند سبحان رزقهاي بندگان را بين طلوع فجر [ اوّل وقت نماز صبح] تا طلوع خورشيد تقسيم مي‌كند؛ پس از چنين خوابي جدّاً بپرهيزيد.
«عن حمران بن اعين عن ابي عبدالله قال: كان علي بن الحسين قاعداً في بيته اذ قرع قوم عليهم الباب فقال يا جارية‌ انظري من بالباب؟ فقالوا قوم من شيعتك فوثب عجلان حتي كاد ان يقع فلما فتح الباب و نظر الهيم رجع و قال كذبوا فاين السمت في الوجوه؟ اين اثر العبادة؟ اين سيماء السجود؟ انما شيعتنا يعرفون بعبادتهم و شعثهم قد قرحت العبادة منهم الاناف و دثرت الجباه والمساجد خمص البطون ذبل الشفاه قد هيجت العبادة وجوههم و اخلق سهر الليالي وقطع الهواجر جثثهم المسبحون اذا سكت الناس و المصلون إذا نام الناس و المحزونون اذا فرح الناس يعرفون بالزهد كلامهم الرحمة و تشاغلهم بالجنة».

حمران بن اعين روايت مي‌كند:
ابو عبدالله امام صادق (ع) فرمود: ‌امام سجاد در خانه خود نشسته بود كه در زدند امام به كنيز خود فرمود ببين چه كسي در مي‌زند آنها (كه پشت در بودند) گفتند ما از شيعيان شما هستيم امام (از خوشحالي) چنان با عجله برخاست كه نزديك بود به زمين بيفتد وقتي امام در را باز كرد و به آنها نگاه كرد برگشت و فرمود آنها شيعه نيستند و دروغ مي‌گويند نشانه (بندگي در) سيمايشان كجا است؟ اثر عبادت كجا است؟ نشاني سجود كجاست؟ ‌شيعيان ما به عبادت و به ظاهرشان شناخته مي‌شوند عبادت بيني آنها را (كه بسيار به خاك ساييده شده) زخم كرده پيشاني و جاي سجده آنها پينه بسته است. آنها از روزه بسيار لاغرند و لبهايشان (از ذكر فراوان) خشكيده است.
عبادت، چهره‌هايشان را دگرگون كرده و شب بيداري، جواني را از آنها گرفته است. و روزه گرفتن در روزهاي گرم، بدنشان را تكيده كرده است. آنها هنگامي كه مردم خاموشند تسبيح خدا را مي‌گويند و وقتي مردم در خوابند نماز مي‌گزارند؛ و زماني كه مردم (به خاطر غفلت) شادمانند (‌از خوف خدا) اندوهناكند. آنها را ديگران به زهد (دلبستگي به دنيا نداشتن) مي‌شناسند سخن آنها رحمت است. و آنان براي بهشت در كار و تلاشند.

امام صادق (ع) مي‌فرمايد: «ليس من شيعتنا من لم يصل صلاة ‌الليل».
كسي كه نماز شب نخواند شيعه كامل نيست.

امام صادق (ع) مي‌فرمايد: «عن ابي بصير قال: قال الصادق uشيعتنا اهل الورع و الاجتهاد و اهل الوفا و الامانة و اهل الزهد و العبادة و اصحاب احدي و خمسين ركعة في اليوم و الليلة والقائمون بالليل الصائمون بالنهار يزكون اموالهم و يحجون البيت و يجتنبون كل محرم».
ابو بصير مي‌گويد: امام صادق (ع) فرمود شيعيان ما پارسا، كوشا در پرستش خدا، وفادار، امانتدار، زاهد و عابدند آنها در شبانه روز پنجاه و يك ركعت نماز (واجب و مستحب) مي‌گزارند و نماز شب مي‌خوانند و روزه مي‌گيرند و زكات اموال خود را مي‌دهند و حج مي‌گزارند و از هر حرامي دوري مي‌كنند».

حضرت رضا (ع) فرمود: «بدانيد كه نمازهاي نافله به خاطر تفاوت مردم در توانشان تشريع شده است؛ زيرا برخي از برخي، قويترند، نمازهاي واجب براي پايين ترين سطح وضع شده، سپس مستحبات در پي آن آمده است تا قوي و ضعيف در حد توانشان عمل نمايند، بنابراين هيچ كس فراتر از توانش مكلّف نشده است ... همچنين است روزه و حج و براي هر واجبي، مستحبي بدين معنا وجود دارد.

حضرت رضا (ع) فرمود: «حَسِّنُوا نَوافِلَكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّها هَدِيَّةٌ إِلَي اللهِ عَزَّوَجَلَّ».
نمازهاي نافله را زيبا ادا كنيد و آگاه باشيد كه آنها هديه‌اي به پيشگاه خداي بزرگ است.

 

 

 

 

 

  انجام مستحبات و ترك مكروهات
يكي از نقطه‌هاي آغاز در رسيدن به كمال، التزام به نوافل و مستحبات است. نوافل و سنن صالحه چندان مهم است كه بعضي از فقها ترك جميع سنن را از آن جهت كه دليل بر بي‌اعتنايي به آداب شرع مقدس است حرام دانسته‌اند.

التزام و استمرار بر نوافل و مستحبات سه اثر مهم دارد:
1. گناهان انسان را محو مي‌سازد، چنانكه خداوند متعال مي‌فرمايد: «وَ أَقِمِ الصََّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ».

نماز بگذار در آغاز و انجام روز و ساعاتي از شب. زيرا نيكي‌ها بدي‌ها را از ميان مي‌برد...
و در حديث آمده است كه نماز مؤمن در شب گناهان روز او را از بين مي‌برد. و در بعضي نقل‌ها آمده است كه نماز وِتْر گناهان را از بين مي‌برد.

2. نواقص و كمبودهايي را كه بر اثر غفلت يا قصور در فرايض و واجبات رخ داده است، جبران مي‎كند. مثلاً نوافل يوميه ـ خصوصاً نوافل شب (نماز شب)، نواقص نمازهاي يوميه را مرتفع مي‌سازد، روزه‌هاي مستحبّي نواقص روزه‌هاي ماه رمضان را برطرف مي‌كند، صدقات مستحبّه كمبودهاي واجبات مالي از قبيل زكات و خمس را رفع مي‌نمايد و ... احتمال دارد كه اعمال مستحبه مطلقاً در رفع نواقص كليه فرايض و واجبات مؤثر باشد. در اين مورد به چند حديث اشاره مي‌شود.

از امام باقر (ع) نقل شده است كه فرمود: «إنَّما جُعِلْتَ النّافلةُ لِيَتُمَّ بها ما يَفْسُد منَ الْفريضةِ».
نماز نافله براي آن قرار داده شده است كه فساد و نقص فرايض را جبران كند.

و در حديث ديگر آمده است:
«إنَّ تباركَ و تعالي أتمَّ صلوةَ الْفريضةَ بصلوةِ النّافِلةِ».
خداوند تبارك و تعالي نماز واجب را با نماز نافله كامل كرده است.

ابو حمزه ثمالي مي‌گويد كه امام (ع) فرمود: هيچ نمازي بدون حضور قلب قبول نيست. من عرض كردم: فدايت شوم، همه ما هلاك شديم؟ فرمود: نه، زيرا خداوند متعال اين گونه عبادات را به وسيله نافله‌ها كامل مي‎گرداند.

3. موجب تقرّب به خداوند سبحان مي‌شود، چنانكه مي‌فرمايد: «تَتَجافي جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ».
مؤمنان حقيقي شبها پهلو از بستر بر مي‌دارند و خداي را با بيم و اميد مي‌خوانند و از آنچه روزيشان كرده‌ايم انفاق مي‌كنند. پس هيچ كس نمي‌داند به پاداش اعمالشان چه نعمتها به عنوان چشم روشني براي آنها در عالم غيب آماده شده است.

و در حديث قدسي آمده است: «... و ما تقرَّب إليَّ عبدٌ بشيْ ءٍ احبُّ إليَّ ممّا افْترضْتُ عليهِ و انَّهُ ليتقرَّبُ إليَّ بِالنّافلةِ حتي اُحبَّهُ فَإذا احْبيْتُهُ كُنْت سَمْعَهُ الّذي يسْمع بِهِ، و بصرهُ الَّذي يُبْصرُ بِهِ و لِسانَهُ الّذي ينْطقُ بِهِ وَيَدَهُ التَّي يَبْطِشُ بها، إنْ دعاني أجبتُهُ، و إنْ سَئلني أعْطَيْتُهُ...».
هيچ بنده‌اي به عبادتي بهتر از فرايض و واجبات به من تقرّب نجسته است و او به وسيله نوافل به من تقرب مي‎جويد تا جايي كه من او را دوست بدارم؛ آنگاه كه دوستش داشتم من گوش شنواي او و ديده بيناي او و زبان گويا و دست تواناي او خواهم بود، اگر مرا بخواند پاسخش مي‌دهم و چنانچه چيزي از من بخواهد ارزاني‌اش مي‌دارم.

در حديث ديگر آمده است: «صلوةُ النَّوافِلِ قُربانُ كلِّ مؤمنِ ...».
نماز نافله وسيله نزديك شدن مؤمنان به خداوند است ...

از اميرالمؤمنين (ع) روايت است كه دل آدمى اقبالى دارد و ادبارى (گاه رو كند و در نشاط باشد و گاه پشت كند و خسته و ملول بود) هرگاه در حال نشاط بود به نوافل بپردازيد و چون پشت كند به واجبات اكتفا نمائيد. در حديث ديگر فرمود: اگر نافله به نماز فريضه لطمه زند آن نافله شما را به خدا نزديك نسازد.

امام صادق (ع) فرمود: بسا شود كه يك نماز جز نيمى از آن يا ثلث يا ربع يا يك پنجم آن بالا نرود زيرا از نماز آن بالا رود و پذيرفته گردد كه به دل در آن توجه شده باشد. و اينكه به ما دستور داده‌اند نافله بخوانيم تا بدين وسيله كمبود قبولى نماز واجب جبران شود.

از آن حضرت رسيده كه كوتاه خواندن نماز واجب (كه حسب معمول به جماعت ادا مى‌شود) و طولانى خواندن نافله خود نوعى عبادت است.

از امام باقر (ع) روايت شده كه اگر نماز واجبى بدهكار بودى تا آن را قضا نكنى به نافله مپرداز. در حديث آمده كه پيغمبر (ص) از خواندن نافله در اين سه وقت نهى نمود:
هنگام طلوع خورشيد و هنگام غروب آن و موقعى كه آفتاب در وسط آسمان باشد.
و در حديث ديگر آمده است: مداومت بر كار خير آثار خوبي از آن ناشي مي‌شود از جمله: ترك كارهاي زشت، پرهيز از لغزش و گناه، حصول يقين، حبّ نجات، طاعت خداي رحمان، تعظيم منطق و برهان، دوري از وسوسه شيطان و پذيرفتن عدل و گفتار حق. اينها چيزهايي است كه شخص خردمند از تداوم بر كار خوب به دست مي‌آورد.
و در حديث ديگر در اهميت مداومت بر كار خير از امام باقر (ع) نقل شده است كه آن حضرت همواره مي‌فرمود: هنگامي كه بر كار خوبي خود را عادت مي‌دهم دوست دارم كه بر آن مداومت داشته باشم.
چنانچه نتوانم آن را در شب انجام دهم قضاي آن را در روز بجا مي‌آورم و اگر در روز از من فوت شود در شب آن را قضا مي‌كنم. به راستي محبوبترين عمل نزد خدا عملي است كه دوام داشته باشد.

مقصود از التزام به نوافل و مستحبات آن نيست كه انسان تمام مستحبات را بجا آورد كه چنين چيزي نه ممكن است و نه جايز، زيرا نه امكانات اجازه مي‌دهد و نه ساير تكاليف و مسئوليتها براي انسان اين همه وقت باقي مي‌گذارد بلكه مقصود آن است كه انسان در حدود شرايط و امكانات فردي و اجتماعي اعمالي را انتخاب كند و ملتزم به انجام آن باشد.

در شرع انور نسبت به پاره‌اي از عبادات و مستحبات و خدمات و صدقات و سنن صالحه بيشتر تأكيد شده و سيره و روش اولياي دين و ائمه معصومين (عليهم السّلام) بر التزام به اين گونه سنن بوده است مانند: قرائت قرآن، تهجّد و شب زنده‌داري و مناجات و راز و نياز در دل شب (آنگاه كه چشم‌ها همه در خوابند)، التزام به اوّل وقت در نمازهاي واجب، بجا آوردن پنجاه و يك ركعت نماز در شبانه روز كه هفده ركعت آن واجب و بقيه مستحب است به ويژه نماز شب و دو ركعت نافله صبح و دو ركعت نافله عشاء و همواره در روز و شب با وضو بودن، رعايت آداب و سنن و حضور قلب در عبادات، تعقيبات نماز، شركت مداوم در نماز جمعه و جماعات، طولاني كردن قنوت و سجده‌هاي نماز، و سه روز روزه در هر ماه، زيارت قبور اولياء و شهدا خصوصاً پيامبر اكرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) و ائمه معصومين (عليهم السّلام).

در روايتى از امام باقر (ع) چنين مى‌خوانيم كه به يكى از يارانش فرمود: «الا اخبرك بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه».
آيا ريشه و شاخه و بلندترين قله اسلام را به تو معرفى كنم؟
راوى عرض كرد بفرمائيد: فدايت شوم.
فرمود: اما اصله الصلوة، و فرعه الزكاة، و ذروة سنامه الجهاد!: ريشه‌اش نماز است و شاخه‌اش زكات، و قله مرتفعش جهاد است.
سپس افزود: اگر بخواهى تمام ابواب خير را به تو معرفى كنم.
راوى مي‌گويد: بفرمائيد فدايت شوم.


امام فرمود: «الصوم جنة، و الصدقة تذهب بالخطيئة، و قيام الرجل فى جوف الليل بذكر الله، ثم قرأ تتجافى جنوبهم عن المضاجع».
روزه سپرى است در مقابل آتش و صدقه محو كننده گناه است، و برخاستن انسان در دل شب او را به ياد خدا مىاندازد، سپس آيه تتجافى جنوبهم عن المضاجع را تلاوت فرمود.

در تفسير مجمع البيان از معاذ بن جبل چنين نقل شده كه در غزوه تبوك در خدمت رسول خدا (ص) بودم، گرما همه را سخت ناراحت كرده بود. (تفسير نمونه ج: 17 ص: 156).
و هر كس به گوشه‌اى پناه مي‌برد، ناگهان ديدم كه پيامبر (ص) از همه به من نزديكتر است، خدمتش رفتم عرض كردم: اى رسول خدا (ص) عملى به من بياموز كه مرا وارد بهشت كند، و از آتش دوزخ دور سازد.

فرمود: سؤال بزرگى كردى، اما پاسخ آن براى كسى كه خدا بر او آسان كرده است مشكل نيست سپس افزود: «تعبد الله و لا تشرك به شيئا و تقيم الصلوة المكتوبة و تؤدى الزكوة المفروضة و تصوم شهر رمضان».

خدا را پرستش كن و چيزى را شريك او قرار نده نمازهاى واجب را انجام ده و زكات واجب (حق مستمندان) را اداء كن و ماه رمضان را روزه بگير.

بعد فرمود: و اگر بخواهى از ابواب خيرات به تو خبر مي‌دهم عرض كردم اى پيامبر بفرمائيد فرمود: «الصوم جنة من النار و الصدقه تكفر الخطيئه و قيام الرجل فى جوف الليل يبتغى وجه الله ثم قرأ هذه الايه تتجافى جنوبهم عن المضاجع».
روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا كفاره گناهان است، و قيام انسان در دل شب براى خشنودى خدا.

سپس آيه تتجافى جنوبهم را قرائت فرمود.
گرچه هيچ مانعى ندارد كه آيه مفهوم وسيعى داشته باشد، هم بيدار ماندن در آغاز شب را براى نماز عشاء شامل شود، و هم برخاستن در سحرگاه را براى نماز شب، ولى دقت در مفهوم تتجافى معنى دوم را بيشتر در ذهن منعكس مىكند، زيرا ظاهر جمله اين است كه قبلاً پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مى‌شود و اين مناسب قيام در آخر شب براى انجام نماز است، بنابر اين دسته اول از روايات از قبيل توسعه در مفهوم و الغاء خصوصيت است.

گرچه درباره اهميت اين نماز پر بركت همان چند روايت فوق كافى به نظر مي‌رسد، ولى اين نكته قابل ذكر است كه در روايات اسلامى آن قدر اهميت به اين عبادت داده شده است كه درباره كمتر عبادتى چنين سخن گفته شده است.

دوستان حق، و رهروان راه فضيلت به اين عبادت بىريا كه قلب را روشنائى و دل را نور و صفا مي‌بخشد همواره اهميت بسيار مي‌دادند.

ممكن است بعضى هميشه توفيق بهره‌گيرى از اين عبادت پر بركت را نداشته باشند، ولى چه مانعى دارد كه در بعضى از شبها كه اين توفيق حاصل است بهره‌گيرند، و در آن‌ هنگام كه خاموشى همه جا را فرا گرفته، و اشتغالات روزانه همه تعطيل است، كودكان در خواب، و محيط آماده حضور قلب و راز و نياز با خدا است، بر خيزند و به در خانه خدا روند و دل را به نور عشق دوست روشن سازند.

استاد شهيد، مي‌گويد:
ما يك سلسله لذّتهاى معنوى داريم كه معنويّت ما را بالا مى‌برد. براى كسى كه اهل تهجّد و نماز شب است جزو صادقين و صابرين و مستغفرين بالاسحار باشد، نماز شب لذّت و بهجت دارد، آن لذّتى كه يك نفر نماز شب خوانِ حقيقى و واقعى از نماز شب خودش مى‌برد، از آن (استغفراللّه ربّى و اتوب و اليه) ها مي‌برد، از آن (العفو گفتنها) و ياد كردن و دعا كردنهاى حدّاقل چهار مؤمن مى‌برد، و آن لذّتى كه از آن (يا ربّ يا ربّ) گفتن‌ها مى‌برد، هيچ وقت يك آدم عيّاش كه در كاباره‌ها ميگردد، احساس نمي‌كند.
لذّت آن نماز شب خوان خيلى عميقتر، نيرومندتر و نشاط بخشتر است.
ولى اگر ما خودمان را غرق در لذّت مادّى دنيا كنيم مثلاً سر شب بنشينيم دور هم و شروع كنيم به گفتن و خنديدن و فرضاً غيبت هم نكنيم كه حرام است، صرفاً شوخي‌هاى مباح هم بكنيم و بعد هم سفره را پهن كنيم و آنقدر بخوريم كه نفس كشيدن برايمان دشوار شود، بعد مثل يك مرده در رختخواب بيفتيم. آيا در اين صورت توفيق پيدا مى‌كنيم كه سحر از دو ساعت مانده به طلوع صبح بلند شويم و بعد، از عمق روح خودمان (يا ربّ يا ربّ) بگوييم؟ اساساً بيدار نمى‌شويم و اگر هم شويم مثل مستى كه چند جام شراب خورده است، تلو تلو مى‌خوريم.
پس اگر انسان بخواهد لذّتهاى معنوى و الهى را در اين دنيا درك كند، چاره‌اى ندارد جز اين كه از لذّتهاى مادّى كسر كند. به خدا قسم لذّتى كه يك مرد با ايمان در آن وقت شب كه بلند مى‌شود و چشمش مى‌افتد به آسمان پر ستاره و آيات آخر سوره آل عمران را كه صداى هستى است و از قلب وجود برخاسته است، مى‌خواند و با هستى هم صدا مى‌شود، احساس مي‌كند برابر است با يك عمر لذّت مادّى در اين دنيا.
يك چنين آدمى، نمي‌تواند مثل ما زندگى كند نمي‌‌تواند سر سفره شام بنشيند در حالى كه ظهر غذاهاى سنگين، انواع گوشت‌ها، روغنهاى حيوانى و نباتى، انواع شيريني‌ها و انواع محرّك اشتهاها را خورده است؛ تازه مقدارى سوپ بخورد تا اشتهايش تحريك شود اين روح خود به خود مي‌ميرد، اين آدم نمي‌تواند در نيمه‌هاى شب بلند شود و اگر هم بلند شود نمى‌تواند لذّت ببرد.